سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیک بخت نشود آن که برادرانش شوربخت اند . [امام علی علیه السلام]
با من امشب چیزی از رفتن نگو - شعر و اس ام اس
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • با من امشب چیزی از رفتن نگو


    نه! نگو! از این سفر با من نگو


    من به پایان می رسم از کوچ تو


    با من از آغاز این مردن نگو


    کاش می شد لحظه ها را پس گرفت


    کاش می شد از تو بود و تا تو بود


    کاش می شد در تو گم شد از همه


    کاش می شد تا همیشه با تو بود


    با من امشب چیزی از رفتن نگو


    نه! نگو! از این سفر با من نگو


    من به پایان می رسم از کوچ تو


    با من از آغاز این مردن نگو


    کاش فردا را کسی پنهان کند


    لحظه را در لحظه سرگردان کند


    کاش ساعت را بمیراند به خواب


    ماه را بر شاخه آویزان کند


    می روی تا قصه را غم نامه تدفین گل


    می روی تا واﮋه را باران خاکستر کنی


    ثانیه تا ثانیه پلواره ویران شدن


    می روی تا بخشی از جان مرا پرپر کنی


    با من امشب چیزی از رفتن نگو


    نه! نگو! از این سفر با من نگو


    من به پایان می رسم از کوچ تو


    با من از آغاز این مردن نگو

    ................................
    این که از کجا و چطور شروع کنم رو نمی دونم!


    اما مگه غیر اینه که "عشق" تنها با جدایی معنی پیدا می کنه عزیزم؟


    تو کجا و کدوم زندگی با رسیدن دو معشوق آتشین به هم آتشفشان عشق از آشیونشون فوران کرده؟


    چشماتو واکن! ببین!


    مگه غیر اینه که همین دو عاشق که زندگی شون سرتاسر غزلواره های عاشقانه بود وقتی که بهم رسیدن و خیالشون راحت شد اسیر

     گندآب روزمرگی و زندگی شدن و حالا چشم ندارن تا همدیگه رو ببینن؟ سایه هم رو با تیر می زنن و اگه خیلی آدم باشن فقط نسبت به هم "بی تفاوت" می شن...


    اما وقتی آخر یک عشق "جدایی" باشه تا ابد میشه افسانه های عاشقانه نوشت! از زندگی ای که می تونست باشه و نبود! از چشمای

    یار تا خود قیامت میشه تعریف کرد و زخم عشق رو دلت همیشه یادت می ندازه که یه روزی، یه جایی زیر همین طاق آسمون یه "

    عشقی" داشتی که وای اگه بهش می رسیدی...

    عزیزم!


    از من بپذیر که "عشق آتشین" فقط با فراق جاودانه میشه...


    امروز تو می ری...


    فردا من...


    و تا دنیا دنیاست این قصه "روزگار عاشقانه ها" می مونه



    جواد ::: جمعه 85/11/20::: ساعت 2:48 صبح

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 2
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدید :76367

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    با من امشب چیزی از رفتن نگو - شعر و اس ام اس
    جواد
    همه هستی من آیه تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان به سحرگاه شکفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه کشیدم آه من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد زندگی شاید ریسمانیست که مردی با آن خود را از شاخه می آویزد زندگی شاید طفلی است که از مدرسه بر میگردد زندگی شاید افروختن سیگاری باشد در فاصله رخوتناک دو همآغوشی یا عبور گیج رهگذری باشد که کلاه از سر بر میدارد و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید صبح بخیر زندگی شاید آن لحظه مسدودیست که نگاه من در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد و در این حسی است که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت در اتاقی که به اندازه یک تنهاییست دل من که به اندازه یک عشقست به بهانه های ساده خوشبختی خود می نگرد به زوال زیبای گلها در گلدان به نهالی که تو در باغچه خانه مان کاشته ای و به آواز قناری ها که به اندازه یک پنجره می خوانند آه سهم من اینست سهم من اینست

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    با من امشب چیزی از رفتن نگو - شعر و اس ام اس

    >>لینک دوستان<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    >
    set as your home page

    کد موزیک برای وبلاگ شما در وبلاگ: ی

    بهترین و زیباترین کدهای جاوا اسکریپت به همراه آزمایش آن کد

    Kamyabonline The Best Site For You